منتقم کربلا
جلسه سران فتنه در حمام عمومی تنی چند از سران فتنه به همراه خواص بی بصیرت با حضور در حمام عمومی ضمن استحمام به بررسی جدیدترین راهکارهای برون رفت فتنه سبز از بحران پرداختند. در ابتدای این مراسم شیخ بی سواد که به اشتباه حمام نمره رفته بود توجیه شد و در عین حال گفت: من حضور خود را در حمام عمومی یک فداکاری بزرگ می دانم! آنگاه مهندس پشت ممد تمدن را کیسه کشید. در همین حین هادی غفاری که با تفنگ بادی به حمام آمده بود هدف خود از آوردن تفنگ بادی به حمام را تخلیه چاه در اثر آبگرفتگی خواند. وی که داشت لیف می کشید از علی مطهری خواست روی سرش آب بریزد که پنجمین فرزند هاشمی با اشاره به بند بودن دستش به لنگ حمام از این کار خودداری کرد. نامبرده گفت: ریش ریش شدن بخشهایی از لنگ حمام به خاطر حرفهای احمدی نژاد در مناظره است! وی با اشاره به قیافه صاحب حمام وی را از لشکریان عمر سعد خواند و در عین حال دلاک حمام را از عناصر سپاه معاویه دانست! به گزارش خبرنگار حوزه حمام “قطعه در ادامه ممد تمدن با اشاره به نقش سنگ پا در توسعه فضای سیاسی کشور از مهندس خواست آرام تر کیسه بکشد، که مهندس گفت: من اسیر این صحنه آرایی خطرناک نخواهم شد. ممد تمدن استفاده از روشور در حین کیسه کشیدن را اقدامی در چهار چوب قانون اساسی خواند و گفت: با بگیر و ببند و ارعاب، چرک بدن از تن آدم در نمی آید. وی افزود: عده ای به اسم کیسه کشیدن با شامپو زدن مخالفت می کنند و عده ای هم به نام دفاع از سنگ پا به جنگ شامپو صدر صحت رفته اند که هر دوی این دیدگاهها افراطی و مخالف با جامعه ای عاری از خشونت است. مهندس هم چرکهای بیرون آمده از پشت ممد تمدن را “چرکهای خداجو” خواند و با انتقاد از مقایسه سران فتنه با طلحه و زبیر از ممد تمدن خواست با تشت روی سرش آب بریزد. مهندس نحوه لیف کشیدن ممد تمدن را ناشیانه خواند و با اشاره به رفتن چیز در چشمش، به نقش لباس شخصی ها در این حادثه پرداخت. مهندس در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد: خشک! که همین اتفاق باعث شد فضای حمام تا ساعتی متشنج شود. گفتنی است صاحب حمام با اخراج خواص بی بصیرت از حمام عمومی از ایشان خواست به “نمره” بروند تا در فتنه بعدی نمره بهتری بگیرند! لازم به ذکر است تا لحظه تنظیم این خبر هنوز شیخ در حمام عمومی مانده است! البته ببخشید که خبرش قدیمی بود اما جالب و منت میگذارید اگه نظرتون را بنویسید
این گزارش می افزاید؛ آنگاه شیخ از “نمره” به حمام عمومی آمد و رفت زیر دوش اما به دلیل جوش بودن آب شیر، شیخ سوخت و در حالی که عصبانی به نظر می رسید گفت: به شما که عرض می کنم من کلا غلط کنم با شما حمام بیایم. در همین لحظه و در حالی که کل حمام عمومی را بخار گرفته بود، آقای پرسه در مه از دلاک خواست که او را یک مشت و مال حسابی بدهد اما دلاک با انتقاد از مواضع دوگانه آقای پرسه در مه، کلید کمد وی را کف رفت!
Design By : Pichak |